گاه نوشت های من، حسین طارمیلر

یادداشتهایی در باره ی زندگی، آرامش و غم زدایی

گاه نوشت های من، حسین طارمیلر

یادداشتهایی در باره ی زندگی، آرامش و غم زدایی

من؟ حسین طارمیلر. کسی که به دنبال فهم بهتر زندگی و جهان است . اینجا از هنر زندگی کردن می نویسم و مخاطب این وبلاگ قبل از هر کس خودم هستم. مینویسم تا بعدا فراموش نکنم و بدانم که قبلا در مورد مسایل چطور فکر میکرده ام.

دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حال بد» ثبت شده است

حال بی حالی

۲۷
ارديبهشت

بعضی روز ها وقتی از سر کار بر میگردم تا ساعت دو یا سه بعد از ظهر میخوابم. وقتی بیدار میشوم کسلم و  دنیا یک رنگ دیگری دارد.رنگی متفاوت از انچه صبح موقع خواب دیده بودم. انگار خاکستری باشد. باید یک حرکتی انقلابی کرد تا دوباره رنگارنگش کرد.  قبلا در مورد چیز هایی که حالم را خوب میکرد نوشته بودم. معمولا انجام یکی از ان کار ها رنگی به دنیایم می پاشد. 


پی نوشت. نگاه کردن به گلهای مادرم را هم باید به ان لیست اضافه کنم.

  • حسین طارمیلر

معرفی کتاب تئوری انتخاب (1)
پیش نوشت: این مطلب بخش اول از یک مطلب است که در مورد کتاب تثوری انتخاب مینویسم. امیدوارم مفید باشد.

پیش نوشت دو: این مطالب برداشت های ازاد من به عنوان یک مخاطب عام است از یک موضوع تخصصی.

 

آدم با زخم بروی زمین امد. زخم جدایی. زخم طرد شدن و تبعید شدن به زمین برای ادامه ی زندگی. برای ما که از نسل ادمیم زخم همیشه وجود داشته و چیز غریبی نیست... و هر یک از ما  کوله باری از این گذشته های تلخ داریم که همیشه با خودمان حمل میکنیم.و چقدر حمل ان برایمان سخت و رنج اور بوده و چقدر از دیدن گاه و بیگاه محتویات این کوله بار حالمان بد شده.

 

اگر اهل کتاب و کتاب خوانی باشید حتما اولین جملات کتاب بوف کور صادق هدایت را خوانده اید.

"در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارندو اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند -زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی بتوسط شراب و خواب مصنوعی بوسیله افیون و مواد مخدره است- ولی افسوس که تاثیر این گونه دارو ها موقت است و بجا ی تسکین پس از مدتی بر شدت درد میافزاید."

تجربه های تلخ ما انقدر واقعی و در دسترس ذهن و محتمل برای وقوع دوباره به نظر میرسند که گاهی عملا ما را فلج میکنند و گاهی فکر میکنیم نیازمند جلسات طولانی روان درمانی و روانکاوی و مشاوره هستیم تا بتوانیم گذشته خود را از اعماق ذهنمان بیرون بکشیم و هلاجی کنیم تا بتوانیم دوباره حال خوب را تجربه کنیم.

  روانشناسی کلاسیک که با زیگموند فروید شروع شد چنین دید گاهی داشت و معتقد بود ریشه بسیاری از روان رنجوری ها و روان ازردگی های بشر در تجربه های تلخ دوران کودکی اوست و درمان ان از طریق روان کاوی و ریشه یابی  و شناخت عامل اصلی ایجاد مشکل انجام میشود. فروید تا انجا پیش رفت که ادعا کرد عقده ها که حاصل تجربه های تلخ گذشته ما هستند ما را کنترل میکنند و عملا گاه اختیار امور به دست میگیرند.

بسیاری از ما البته بدون این که فروید را بشناسیم و با نظریاتش اشنا باشیم کم و بیش همان طور رفتار میکنیم و حال و اینده خود را تحت تاثیر گذشته خود خلق میکنیم.
اما همه این طور نیستند. از جمله کسانی که با نظریات گذشته نگر فروید و یونگ و امثالهم مخالفت کرد دکتر ویلیام گلسر بود. روانپزشک معروف امریکایی. گلسر نظریه پرداز تئوری انتخاب، معتقد بود ما بیشتر از ان چه که تصور میکنیم، بر زندگی خودمان کنترل داریم و تمام اعمال و رفتار ما و حتی احساساتی که تجربه میکنیم حاصل انتخاب های ماست.

گلسر حتی معتقد است آن چیزی را که روانپزشکان و روانشناسان تحت عنوان بیماری افسردگی و اظطراب میشناسند در حقیقت بیماری یا عارضه ای خارج از کنترل فرد نیست که بر او عارض شده باشد. بلکه وضعیت های کاملا طبیعی مغز هستند که فرد انتخاب کرده که خود را در ان وضعیت ها قرار دهد.

احتمالا به نفع ارضای بعضی از نیاز های اساسی خود این کار را میکند. که البته روشهای موثری نیستند و فرد میتواند انتخاب های بهتری بکند.

گلسر بر خلاف نظر رایج روانپزشکان و روانشناسان، انسان را اسیر و در کنترل ترشح هورمون های خاص در مغز نمیداند و معتقد است این ماییم که تصمیم میگیریم با انتخاب رفتار ها و اعمالمان چه حسی را در خودمان به وجود بیاوریم. و باید مسئوولیت ان احساسات را چه خوب و چه بد بپذیریم.

 

برخلاف روانشناسی سنتی، گلسر معتقد بود که ما علی رغم داشتن تجربه های تلخ در گذشته میتوانیم اینده خوبی را برای خودمان رقم بزنیم و این کار نیازی به کنکاش در گذشته افراد ندارد. او معتقد است گذشته هر چه که بوده تمام شده و امروز ما مشکلی هم اگر داریم مربوط به امروز است و میتوانیم ان را حل کنیم. گذشته گذشته است و خارج از دسترس ماست و تغییر ان غیر ممکن است، پس برای حل مشکل امروز باید مشکلات امروز را بررسی کرد و کنکاش گذشته نتیجه ای در بر ندارد.

ویلیام گلسر کتابی دارد که در ان اساس تئوری انتخاب را با زبانی ساده  و روان توضیح و البته اموزش میدهد که بسیار کاربردی و مفید است.

ادامه دارد...



تئوری انتخاب (2)

  • حسین طارمیلر