مدتها بود که در باره ی رواقیون مطلبی ننوشته بودم. امروز به واسطه اتفاقی که برایم افتاد تصمیم گرفتم ورقی به کتاب فلسفه ای برای زندگی بزنم. از حسن اتفاق قسمتی از کتاب بارز شد که در باره خشم بود.
خشم یکی از حالات عاطفی و روانی ما انسانهاست. و تقریبا همه ما روزی خشمگین شده ایم و به اصطلاح از کوره در رفته ایم. معمولا هم موقعی که خشمگین نیستیم در مورد خشمگین نشدن شعارهایی می دهیم. ولی گاهی چنان در گرداب خشم می افتیم که فراموش می کنیم روزی در باره اش شعار های عاقلانه ای می دادیم.
اکثر ما به هنگام خشمگین شدن کنترل خودمان را از دست می دهیم. و با این کار آسیب هایی را هم به خود و هم به دیگران می رسانیم. و معمولا بعد از خشمگین شدن هم تا ساعتی خودمان را ملامت می کنیم...
فیلسوفان رواقی در مورد خشم و شیوه مواجهه با آن راه حل های زیبایی داده اند که اگر این روشها را تمرین کنیم می توانیم از زندگی کم تنش تری لذت ببریم.
سنکا: خشم جنونی گذارست که آسیب آن بسی ماندگار است.
سنکا فیلسوف رواقی در باب خشم اندرزهای زیبایی دارد که ارزش تامل و تمرین روزانه را دارد. سنکا میگوید : ما باید با دو گرایش درونی خود مبارزه کنیم. یکی بد فکر کردن در باره ی دیگران و دیگری زود به نتیجه رسیدن درباره ی انگیزه ی انها لازم است.به یاد داشته باشیم که اگر اوضاع بر وفق مراد ما نبود به این معنی نیست که کسی در حق ما بی عدالتی کرده است.
اگر بیش از حد حساس باشیم خیلی زود خشمگین می شویم. این یعنی این که اگر خودمان را نسبت به هر چیز بی تحمل و حساس کنیم انگاه همیشه خشمگین و ناراحت خواهیم بود. چون همیشه چیزی برای ناراحت کردن وجود خواهد داشت. بنابراین ما باید تمرین کنیم که کمی تحمل خود را نسبت به اموری که در اطراف.ما اتفاق می افتد بالا ببریم. بدین روش هم کمتر خشمگین میشویم و هم زمانمان را بیشتر به شادمانی میگذرانیم.
توصیه ی دیگر سنکا در عین عجیب بودن جالب است. میگوید که مطمئن شویم که هیچوقت بیش از حد آسوده و بی درد نباشیم. سنکا میگوید اگر چنین کنیم آنگاه کمتر از فریاد خدمتکار یا رئیس عصبانی خواهیم شد.
رواقیون در مورد اهانت هم نظر جالب دارند. بخندید!
بله رواقیون معتقد بودند اگر چنان چه کسی به ما اهانت کرد کم هزینه ترین راه برای منحرف کردن تیر اهانت این است که پاسخ اهانت را به شوخی و طنز برگزار کنیم. این.مورد کمی سخت است اما احتمالا کارساز هم باشد.
نکته دیگر این است که به اتفاقات اطرافمان نگاهی بلند مدت داشته باشیم. مثلا میتوانیم از خودمان این سوال را بپرسیم که ایا ده سال بعد هم مساله ای که امروز خشمگینمان میکند خشمگینمان خواهد کرد؟ معمولا پاسخ منفی است. سنکا میگوید عمر ما خیلی کوتاه است و ارزش ان را ندارد که به خشمگینی بگذرد.
سخن آخر رواقیون در مورد خشم این است که اگر به هر ترتیب خشمگین شدیم باید بعد از آن عذر خواهی کنیم تا بدین روش بتوانیم به خودمان یاد اوری کنیم که کاری اشتباه انجام داده ایم و باید از تکرار ان جلو گیری کنیم.
پی نوشت: به گذشته که نگاه میکنم میبینم که انسان صبور تری بودم و کمتر دچار خشم و عصبانیت می شدم و حتی اگر خشمگین هم می شدم عموما با گفتن جمله ی " فعلا نمیتونم حرف بزنم" وقفه ای در واکنش خودم نسبت به مساله خشم بر انگیز ایجاد میکردم و بدینسان راه حلی یافته بودم که کمتر خشمگینم میکرد. اما این روز ها بر خلاف سابق که باید بیشتر بر خشمم کنترل داشته باشم کمتر می توانم کنترلش کنم. همچنین می بینم که در گذشته هم بیشتر میتوانستم از عبارات عذر خواهی استفاده کنم ولی حالا کمتر بلکه به ندرت استفاده میکنم.
اینجانوشتن این پست هم برای من تلنگری خویشتن بود تا بیشتر روی کنترل خشم یا بهتر بگویم مدیریت خشمم کار کنم و هم بهانه ای شد برای اپدیت کردن وبلاگ. اما مهمتر از همه بهانه ای شد برای من تا بتوانم از کسانی که گاهی با خشم با انها بر خورد کرده ام دل جویی کنم. این کار البته عرف وبلاگ نویسی نیست. ولی برای من که میبینم در کنترل خشم گاهی عاجز هستم شروع خوبی است.