سفر
شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۵۳ ق.ظ
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
همیشه فکر میکردم منظور از این جمله این است که یک کوله بار برداریم و وسایل ضروری را درونش بریزیم شروع کنیم به مسافرت و در سختی ها قرار گیریم و به قول معروف پخته شویم. شاید مفهومی که در ظاهر دیده میشود درست باشد که البته هست، اما این تمام ماجرا نیست. سفر هایی که به پخته شدن ادمی منجر می شود باید در درون ادم شروع شود و به درون ادم ختم شود. سفر در بیرون ظاهر کار است. سفر اصلی که منجر به پخته شدن می شود در درون ادم اتفاق می افتد. از درون به درون. از خود به خود. از سطح به عمق. سفر ها ی پختگی در جهت عمق است نه در جهت طول و عرض های جغرافیایی. در درون خود باید عمیق شویم. البته شاید سفر های بیرونی و جدا افتادگی از همه ان چیزی که تا به حال به ان وابسته بوده ایم ما را مجبور کند که سفری را در درون اغاز کنیم.
همیشه فکر میکردم منظور از این جمله این است که یک کوله بار برداریم و وسایل ضروری را درونش بریزیم شروع کنیم به مسافرت و در سختی ها قرار گیریم و به قول معروف پخته شویم. شاید مفهومی که در ظاهر دیده میشود درست باشد که البته هست، اما این تمام ماجرا نیست. سفر هایی که به پخته شدن ادمی منجر می شود باید در درون ادم شروع شود و به درون ادم ختم شود. سفر در بیرون ظاهر کار است. سفر اصلی که منجر به پخته شدن می شود در درون ادم اتفاق می افتد. از درون به درون. از خود به خود. از سطح به عمق. سفر ها ی پختگی در جهت عمق است نه در جهت طول و عرض های جغرافیایی. در درون خود باید عمیق شویم. البته شاید سفر های بیرونی و جدا افتادگی از همه ان چیزی که تا به حال به ان وابسته بوده ایم ما را مجبور کند که سفری را در درون اغاز کنیم.